تاثیر زبان ترکی بر فارسی
نوشته شده توسط : تورانلی

در ایران دو لهجه بسیار مهم زبان فارسی، یعنی لهجه تهرانی و لهجه اصفهانی مستقیما توسط گروههای ترک، همچنین در نتیجه اختلاط و امیزش ایرانی زبانان با ترکان و در پایتختهای دو دولت ترکی-ازربایجانی بوجود امده اند:

الف- لهجه تهرانی زبان فارسی، ایجاد شده در دوره دولت ترکی- ازربایجانی قاجار که طائفه ای اصلا از ترکان جنوب ترکیه، شمال سوریه و جمهوری ازربایجان بودند.

ب- لهجه اصفهانی زبان فارسی، ایجاد شده در دوره دولت ترکی- ازربایجانی صفوی که دولتی تاسیس شده توسط طوائف قزلباش عمدتا از شمال و مرکز ترکیه بود.

لهجه تهرانی زبان فارسی: ایجاد ترکان قاجار  

.

اکثریت نامهای جغرافیائی ترکی منطقه تهران و ری و پیرامون انها که محل تلاقی دو مملکت ازربایجان و فارسستان می باشد، نه به ترکی میانه و یا قدیم، بلکه به ترکی باستان است. سابقه ترکان بومی تهران و ری به دوره غزنویان و سلجوقیان و حتی بسیار پیش از ان به دوره ساسانی که ویستام (بسطام) دائی هرمز تورکزاد پادشاه ترک ساسانی دولتی در این منطقه تاسیس نمود بر میگردد. در دوره پس از اسلام، اکثر پادشاهان‌ سلجوقی‌ نیز ری‌ را به‌ عنوان‌ پایتخت‌ خود انتخاب‌ می‌کردند.  

.

بسطام که از تورکان هیاطله (اغ هون) و دایی خسرو بود و در گرفتاری و قتل هرمزد تورکزاد پادشاه ساسانی دست داشت، پس از قتل وی به سال ٥٩١ میلادی سر به شورش نهاد و در ری، شهر حدی اتورپاتگان و یا ازربایجان اعلام استقلال نموده و به نام خود سکه زد. دولت بسطام از اولین دولتهای تورک تاسیس شده در سرزمین ایران و ازربایجان در ایران پیش از اسلام شمرده می شود. او پس از ده سال مقاومت به دست یکی از سپاهیان تورکان هیاطله (اغ هون) کشته شد.  

.

من در این نوشته به تاثیرات زبان ترکی بر زبانهای ایرانی این منطقه در دوره های مذکور اشاره نخواهم کرد و منحصرا بر رابطه زبان ترکی و لهجه تهرانی فارسی در دوره اخیر قاجار متمرکز خواهم شد.

در لهجه تهرانی زبان فارسی معاصر، تعداد زیادی اصطلاح و واژه ترکی مورد استفاده روزمره قرار میگیرد که از کثرت استفاده کسی به ترکی بودنشان فکر نمی کند. شمار قابل توجهی از این واژه ها و اصطلاحات مربوط به ترکی میانه و قدیم بوده و در ترکی معاصر ازربایجانی بکار نمی روند. اما این، تنها رابطه موجود بین زبان ترکی و لهجه تهرانی زبان فارسی نیست. رابطه عمیق دیگری بین ایندو وجود دارد و ان این که “لهجه تهرانی زبان فارسی، ایجاد ترکان قاجار است”.

لهجه فارسی تهرانی در دوره سلطنت فتحعلیشاه قاجار در دربار این دولت ترکی و ازربایجانی به وجود امد. در اغاز خود ان پادشاه ترک اموزگار این لهجه بود و درباریها ان را از فتحعلیشاه یاد گرفته و به دیگران یاد میدادند. منشاء اصطلاح “فارسی فتحعلیشاهی” برای نامیدن فارسی کنونی رایج ایران در مقابل فارسی دری افغانستان و یا فارسی کابلی همین واقعیت تاریخی است.

در سال ١٧٢٣ تهران به تصرف افغانها درامد و ویران شد. در سال ١٧٨٨ اغامحمدخان قاجار بنیادگزار دولت ترکی ازربایجانی قاجاریه تصمیم گرفت که تهران را به عنوان پایتخت حکومت خود انتخاب کند. علت این انتخاب، نزدیکی تهران به “ساوج بلاغ ازربایجان” که یکی از مراکز ایل افشار (اکنون در داخل محدوده استان تهران قرار دارد) بود و همچنین استراباد در خراسان که جایگاه ایل ترک و ازربایجانی قاجار و مرکز ستاد نیروهای اغا محمدخان بود، است. وقتی تهران پایتخت شد، جمعیتش از بیست و چند هزار نفر تجاوز نمیکرد و مرکب از دو گروه اکثریت ترک زبان و اقلیت ایرانی زبان بود. پس از پایتخت شدن، در مدت بسیار کوتاهی چندین برابر این جمعیعت کم شمار، از گروههای ترک زبان قاجار، افشار، خلج، شاهسون، …… در قالب ایل قاجار، درباریان، منسوبین ارتش و نیروهای مسلح در تهران مسکن گزیدند. این امر باعث گردید که در تمام دوره قاجار، دارالخلافه تهران عملا و همواره خصلتی ازربایجانی و صبغه ای ترکی داشته باشد.

زبان گروههای گوناگون ترک ساکن در تهران در دوره قاجاری، همه ترکی ازربایجانی بود. اقلیت ایرانی زبانان بومی ساکن تهران نیز به زبانهائی مانند رازی و شمیرانی و …. سخن می گفتند. علاوه بر ان در زبان محاوره‌ای هر گروه، طبقات اجتماعی نقش مهمی داشته‌ و هر قشری در تهران دارای لحن‌ و زبان خاص خود بوده است. فارسی فتحعلیشاهی نیز، لهجه ای بود که دربار ترک قاجار به هنگام صحبت کردن به فارسی، انرا بکار می برد. در تهران لهجه مزبور تا مدتی در نظر مردم عادی و طبقات پائین اجتماع منفور بود و دلیل بر خودپسندی گویشور ان جلوه می کرد.

در دوره قاجاری همه گروههای ایرانی زبان رازی و شمیرانی و …. به همراه بخش اعظم ترکان ساکن در تهران، به تدریج فارسی زبان شدند. در نتیجه فارسی محاوره ای تهرانی و یا فارسی فتحعلیشاهی، از همان اغاز دارای واژگان متعدد ترکی بود که در فارسی کابولی و فارسی شیرازی و یا زبانهای ایرانی دیگر مانند لارستانی، کردی، بلوچی، لری و غیره وجود نداشت. به عبارت دیگر لهجه فعلی فارسی تهرانی، از همان اغاز ترکیبی از انواع لهجه‌های ایرانی با زبان ترکی است. 

.

لهجه اصفهانی زبان فارسی، یادگار ترکان ساکن در این استان

من قبلا در یک نوشته دیگر خود بنام “ایصفاهان تورکله ری - ترکهای اصفهان” بر اساس مقاله ای از پژوهشگر ترک فریدنی، حسین مسلمی (”فریدن، قفقاز کوچک”)، به پراکندگی خلق ترک در استان اصفهان، همچنین اثار تاریخی-معماری موجود در این استان که عمدتا اثر هنرمندان و دولتهای ترکی است اشاره کرده ام. با اینهمه گروههای ترک ساکن در اصفهان و اثار تاریخی-معماری و بناهای عظیم مذکور، تنها دو نمونه از حضور تاریخی خلق ترک در این استان اند. از دیگر مهمترین یادگارهای حضور خلق ترک در استان اصفهان، اشتراک ترکان در تشکل تباری گروههای فارس زبان کنونی ساکن در این استان و همچنین تاثیرگذاری زبان ترکی در پیدایش لهجه موسوم به اصفهانی زبان فارسی است.

شهر اصفهان فارسستان در تاریخ دو بار با خاک یکسان و از سکنه خالی شده و پس از ان بدست دول و خاندانهای ترکی از نو ساخته و برپا گردیده است. پس از هر دوی این نوسازی و برپاییها، عمده اهالی نوین شهر را دولتمردان، تجار، هنرمندان، استادان و اندیشمندان، نظامیان و طوائف بیشمار ترکی که به این شهر کوچیده اند تشکیل میداده اند. مثلا تنها در دوره صفویان دهها هزار تن از دولتمردان و حکومتیان ترک ازربایجانی و قزلباش از ازربایجان و از اسیای صغیر-ترکیه-سوریه امروزی به همراه انبوه خانواده و طوائفشان در اصفهان ساکن شده اند. در ان دوره کل جمعیت ایران بیش از چند صد هزار تن نبوده است.  

.

ترکهای فعلی استان اصفهان بازمانده گروههای تاریخی ترکی اسکان یافته در این منطقه اند، با اینهمه عمده گروههای ترکی تاریخی فوق الذکر، مانند گروههای بومی این شهر که همه غیرفارسی زبان بودند، به مرور زمان زبان ترکی خویش را ترک و متکلم به زبان فارسی گردیده اند. بدینگونه با فارسزبان شدن بخش عمده ای از گروههای ترک و اهالی بومی شهر که غیر فارس بودند، همچنین امیزش زبانی و بده بستان فرهنگی تاجیک-تاتهای غیر ترک با بخش دیگر که تا به امروز ترکزبان مانده اند، لهجه معروف به اصفهانی زبان فارسی شکل امروزی خود را پیدا نموده است.  

.

من در زیر تعدادی از خصوصیات لهجه اصفهانی زبان فارسی که مشابه و قطعا و یا محتملا متاثر از زبان گروههای ترکی تاریخی در این منطقه است را میاورم. این موارد نتیجه و یادگار ترکان ساکن در این استان است. (مثالها از نشریه دانشجویی بهلول، مقاله اصفهانی نامه نوشته سلمان صباحی گرفته شده اند). از انجائیکه در طول تاریخ بسیاری از ترکهای کوچنده و ساکن شده در اصفهان یعنی اجداد ترکهای امروزی این استان، همچنین اجداد بخش عمده ای از فارس زبانهای امروزی ان را ترکهای قزلباش اسیای صغیر تشکیل میداده اند، قابل پیش بینی است که خصوصیات و ویژگیهای موجود در لهجه اصفهانی، بیش از گروههای لهجه ای ترکی ازربایجان، به گروههای لهجه ای ترکی ترکیه نزدیکی داشته باشند:  

.

١- تلفظ خاص حروف صامت “ج، چ، ک، گ” در لهجه اصفهانی: از بارزترین تاثیرات زبانی گروههای ترکی ساکن در اصفهان، پدیده تلفظ خاص حروف بیصدای “جc-، چç-، کk-، گg-” در لهجه اصفهانی زبان فارسی مانند ترکان ازربایجان-قفقاز جنوبی و اناتولی شرقی است. در زبانشناسی فارسی رسم است که این پدیده را به صداهای dz و ts موجود در برخی از زبانهای ایرانی میانه و یا باستان منسوب کنند. اما این توضیح ناکافی است زیرا که به عامل اصلی توجهی نشده است. حادثه تبدیل صداهای c و ç به ترتیب به dz و ts که به ترکی “سسیزله رین سیزیلاشماسی Sәssizlәrin Sızılaşması ” نامیده میشود، از بارزترین خصوصیات بسیاری از لهجه های زبان ترکی در ازربایجان ایران (مشخصا تبریز)، نواحی جنوبی ازربایجان شمالی (نخجوان، ایروان)، نواحی شرقی ترکیه (ارزروم و حوالی ان) و تمام ساحل جنوبی دریای سیاه به ویژه شمال شرقی ترکیه (ریزه-ترابزون، شیوه ای موسوم به لهجه قارادنیز در ساحل جنوب شرقی دریای سیاه) و به مقدار کمتری شمال غربی ترکیه میباشد. تبدیل ج به dz، و چ به ts در برخی دیگر از زبانهای التایی از جمله در زبان محاوره ای مغولی و مانچو هم قاعده ای عمومی است.  

.

در باره کم و کیف این پدیده فونتیک در زبان ترکی از سوی اوانگاران و زبانشناسان (پروفسور ف. کیرزی اوغلو، پروفسور ه. کارپوز، تورگوت گونای و …) تحقیقات مفصلی انجام شده و عمده محققین مذکور انرا در ارتباط مستقیم با اسکان ترکان اغ قویونلو (١٣٥٠-١٥٠٢) در نواحی یاد شده دانسته اند. در واقع نیز نواحی ای که صامت “ج” بدین شکل خاص تلفظ میشود، از جمله مناطقی در شرق و شمال شرق ترکیه، عینا همان مناطقی هستند که طوائف انبوهی از ترکان اغ قویونلو مانند باییندیر، پورناک-پرنک، موسوللو-موصللو، حمزه حاجیلو، قاراحاجیلو، عیزالدین حاجیلو، ایمیرلو، حلب توکمانلاری شامل منصور بیگ افشارلاری و قوت بیگی افشارلاری، دولقادارلی-ذوالقدرلو، چپنی، اغاچ اری-قاجار، دؤیر-دوگر و غیره در طول تاریخ در انجا ساکن شده و توطن گزیده اند. از نمونه های اسکان طوائف اغ قویونلو در این نواحی، در زمان شاهزاده سلطان سلیم در ترابزون و ریزه، در دوره اغ قویونلویان در تبریز، در زمان سلطان سلیم قانونی در ارزروم و حوالی ان، …. میباشد. به واقع بین سه گانه ترابزون-ارزروم-تبریز تا اغاز قرن بیستم و سقوط دولت ترکی-ازربایجانی قاجار، همواره داد و ستد زبانی، فرهنگی، انسانی، تجاری و اقتصادی بسیار زنده و فعال در جریان بوده است. (دولت ترکی ازربایجانی قاجار همیشه در دو شهر ارزروم و ترابزون دارای کنسولگری بود). بسیاری از طوائف اغ قویونلوی مذکور، کلا و یا جزا با تشکیل دولت صفوی و انتقال پایتخت ان به اصفهان در این شهر سکنی گزیده اند.  

.

٢- تبدیل “کسره- e” به “ای- i” در هجای نخست کلمات: مانند تلفظ ترکی “انسان” عربی به شکل “اینسان” در ترکی. نمونه ها از لهجه اصفهانی: تبدیل بگیر-Begir به بیگیر-Bigir؛ بشین-Beşin به بیشین-Bişin؛ بمیر-Bemir به بیمیر-Bimir؛ بریز-Beriz به بیریز-Biriz؛ ببین-Bebin به بیبین-Bibin؛ نمیشه-Nemişe به نیمیشه-Nimişe؛ نمیخوام-Nemixam به نیمیخوام-Nimixam. 

 

٣-در لهجه اصفهانی زبان فارسی مضاف-مضاف الیه و صفت-موصوف به جای کسره، همیشه “ی-i-” میگیرد. این تلفظ، عینا مطابق تلفظ این قالبها در زبان ترکی است، مانند تلفظ “درد دل” به شکل “درد-ی دیل”. نمونه ها از لهجه اصفهانی: تبدیل در باغ-Dər-e bağ به دری باغ-Dər-i bağ؛ گل قشنگ-Gol-e qəşəng به گلی قشنگ-Gol-i gəşəng؛ ادم خوب-Âdəm-e xub به ادمی خب-Âdəm-i xob.  

.

٤- تبدیل کسره اخر کلمه به فتحه: تبدیل کسره اخر کلمات خارجی به فتحه قاعده ای عمومی در زبان ترکی ازربایجانی است. نمونه از لهجه اصفهانی: تبدیل جمعه-Com’e به جمعه-Com’ə  

 

٥- تبدیل “د” گنگ به “ت” طنیندار: عینا مشابه انچه که در زبان ترکی ترکان اسیای صغیر روی میدهد. در ترکی ازربایجانی عموما “د” حفظ میشود. در ترکی ازربایجانی ارد-Ard (دنبال)، در ترکی ترکیه ارت-Art (دنبال). نمونه از لهجه اصفهانی: تبدیل ارد-Ard به ارت-Art (پودر گندم). 

.

٦- تبدیل فتحه به کسره: مشابه انچه که در زبان ترکی ترکان اسیای صغیر روی میدهد. در ترکی ازربایجانی معمولا فتحه حفظ میشود. مانند قفس-Qəfəs در ترکی ازربایجانی، کافئس Kafes در ترکی ترکیه. نمونه ها از لهجه اصفهانی: تبدیل از-Əz به ائز-Ez؛ قفس-Qəfəs به قفئس-Qəfes؛ ازش-Əzəş به ائزئش-Ezeş؛ بزن-Bezən به بئزئن-Bezen.  

.

٧- تبدیل حرف “او- o” به “او- u”: مشابه انچه که در زبان ترکی ترکان اسیای صغیر روی میدهد. در ترکی ازربایجانی معمولا “او-o” حفظ میشود. مانند اویانماق-Oyanmaq در ترکی ازربایجانی، اویانماق-Uyanmak در ترکی ترکیه. نمونه ها از لهجه اصفهانی: تبدیل کجا-Koca به کوجا-Kuca؛ چادر-Çador به چادور- Çadur؛ شما-Şoma به شوما-Şuma. 

.

٨- حذف حرف “ه” در لهجه اصفهانی: مشابه انچه که در زبان ترکی ترکان اسیای صغیر روی میدهد. در ترکی ازربایجانی حرف “ه” معمولا حفظ میشود. مانند هؤرمک-Hörmək در ترکی ازربایجانی، اؤرمک-Örmek در ترکی ترکیه. نمونه ها از لهجه اصفهانی: بچه ها-Bəççeha به بچا-Beça؛ گربه ها-Gorbeha به گربا-Gorba؛ میجهد-Micəhəd به میجد-Miced. 

 

٩- تبدیل “پس” به “پ”: این حادثه عینا از ترکی ازربایجانی متاثر است. در زبان ترکی ازربایجانی کلمه پسPәs فارسی به شکل پهPә و بهBә تلفظ می شود. در لهجه اصفهانی زبان فارسی نیز کلمه پس-Pәs به پ-Pә تبدیل می شود: کجایین پس؟-Kocayin pəs تبدیل میشود به کوجاین پ؟-Kucayn pə.  

.

١٠- پسوند “چی”: برای تحقیر و کوچک شمردن اشیا و انسانها. این همان پسوند تصغیر و تحبیب “چه-ça”، “چی-çi “، “چیک-çik ” در زبان ترکی است. مانند علیچی در لهجه اصفهانی.  

.

١١- قالب “د+فعل+د”: این ترکیب تاکید امری عینا از زبان ترکی گرفته شده است. مثلا “دی گلین دا!Di gәl da ” در زبان ترکی. در اینجا “دی” نخست مخفف “هایدیHaydı ” ترکی به معنی عجله کنید، “دا” دومی مخفف “دایDay ” و یا “داهاDaha ” به معنی دیگر است. نمونه ها از لهجه اصفهانی: د بیا د- De biya de ؛ د برو د-De boro de.

١٢- تلفظ اسامی به سیاق ترکی و در تطابق با قانون هماهنگی اصوات: مانند تبدیل محمد-Mohəmməd عربی به ممد-Məmməd و ممد-Məməd. “ممد” و “مممد” فرم ترکی “محمد” اند.  

.

١٣- تبدیل “و” به “ف”: مانند تبدیل “اوشارAvşar ” ترکی قدیم به “افشارAfşar ” در ترکی ازربایجانی. نمونه از لهجه اصفهانی: “دیوارDivar ” تبدیل میشود به “دیفالDifal “.  

.

١٤- تبدیل “ر” به “ل”: مانند تبدیل “گوره شمه کAvşar ” ترکی قدیم به “گوله شمه کAfşar ” در ترکی ازربایجانی. نمونه از لهجه اصفهانی: “دیوارDivar ” تبدیل میشود به “دیفالDifal “.  

.

١٥- کاهش صوتی: این حادثه در زبان ترکی، هم در کلمات ترکی و هم در کلمات خارجی اتفاق می افتد. مانند تبدیل “بورونوBurunu ” به “بورنوBurnu ” و “فیکیریFikiri ” به “فیکریFikri ” در زبان ترکی. نمونه ها از لهجه اصفهانی: “بفرمایینBefәrmayin ” به “بفرماینBefәrmayn “، “اینجایینİncayin ” به “اینجاینİncayn “. 

.

١٦- تبدیل صائت “ا-a” به “فتحه-ə” : تبدیل “ا” به فتحه پدیده ای بسیار رایج در لهجه های زبان ترکی است. مانند تبدیل “قارداشQardaş ” به “قردشQәrdәş ” در لهجه تبریز، “یاخاYaxa ” به “یخهYәxә ” در ترکی. نمونه از لهجه اصفهانی: تبدیل “میخوایMixay ” به “میخیMixәy “.

.
مئهران باهارلی٢٠٠٤
[1]
www.heyderbaba…




:: بازدید از این مطلب : 82
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 29 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: